درخیالات خام خود گفتم بعدازاین انتظار می آیی
بعدازاین انتظارطولانی عاقبت بابهار می آیی
گفته بودم که عاشقم اما عاشقی یک گناه سنگین است
حکمش انگار مرگ تدریجیست تودراین گیر و دار می آیی
زل بزن تویِ آیِنه آری چشم هایِ مراتصورکن
اشکهایی که وقت رفتن ریخت باخودت هم کنار...