ای صاحبالزمان! ز جان جوان گذشت به خدا نهاد جان خود از عشق، در حریمِ کبریا سپید گشت ز امیدت موی مردانِ شکیب، که هر نفس به دعایت کشیدند بارِ آه. دریغ! نیامدی هنوز، ای موعودِ زمین، که غرقِ غربت و ظلم است عالم و هر سپاه. کجاست صبحِ حضورت،...