متن انتظار ظهور
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات انتظار ظهور
هر جمعه کوچهها به غروبی غریب شد
دلهای منتظر همه از صبر غمین شد
شمردیم سحر ها به امید ظهورتو
خورشید در غبار غم شام غریب شد
دیوارهای شهر پر ازظهور و فاصله
راه وصال بسته و هر دیده، پیر شد
گفتم به باد: مژده بیار از حضور او
باد...
نبودنت، رغم بود و صبر برفتاد
که هر جمعه، در گلو بغض خون افتاده
غروب میرسد و دل، غرقِ غبار فراق
هزار آه ز دلِ چشمنگون فتاد
زمین به یاد ظهورت چو شمع میسوزد
که بیتو، هر سحر از جان و راه فتاد
کجاست وعدهی دیدار؟ ای بهار حیات
که...
ای صاحبالزمان! ز جان جوان گذشت به خدا
نهاد جان خود از عشق، در حریمِ کبریا
سپید گشت ز امیدت موی مردانِ شکیب،
که هر نفس به دعایت کشیدند بارِ آه.
دریغ! نیامدی هنوز، ای موعودِ زمین،
که غرقِ غربت و ظلم است عالم و هر سپاه.
کجاست صبحِ حضورت،...
ای آخرین ترانهی سبز از آسمان
ای آفتاب گمشده در پشت کهکشان
هر جمعه چشم خستهی ما خیره مانده است
بر جادههای خاکی و دلهای بیامان
در ظلمتی که نام عدالت غریب شد
ای عدل ناب، ای سحر سرخ جاودان
از کوفه تا به شام، جهان پر ز فتنه است...