پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریاییتو همان ناب ترین جاذبه ی دنیاییتو پر از حرمت بارانی و چشمت خیس استحتم دارم که تو از پیش خدا می آییمثل اشعار اهورایی باران پاکیو به اندازه ی لبخند خدا زیباییخواستم وصف تو گویم همه در یک رویاچه بگویم که تو زیبا تر از آن رویاییمثل یک حادثه ی عشق پر از ابهامیو گرفتار هزاران اگر و اماییای تو آن ناب ترین رایحه ی شعر بهارتو مگر جام شرابی که چنین گیرایی؟((من به اندازه ی زیبایی تو تنه...