پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ای هوای نفسم فکر و خیالم همه تویوسف قلب خرابم همه یادم شده تومن اسیر تو شدم یا که نشانم شدی تومن تو را صید شدم یا که شکارم زده تورنگ گیسوی سیاهت رفته در قاب دلمهر کسی موی تو را دیده به یلدا گفته تویوسف مست شده از چشم تو ام در نرومای زلیخا مست شدم غنچه لب را بده توای طلوع عشق تو در انتظارم شب بخیرخاطراتی مانده بر جا از همه لحظه تومن وفادار تو بودم بی وفا یار تو کیستنیست کسی مثل من عاشق و دل داده به تو...
تو غیر از دیگران بودی که امروز نه می دانینه می پرسی نشانم ......