همه تو بصیر گیتی و اسرار نهان همه تو به قعر دلها نشینی، جانان همه تو مرا سودای عالمی بی تو چه کارم تو ربّی خالقِ هفت آسمان همه تو
ای زندگیِ تن و توانم همه تو ... جانی و دلی ای دل و جانم همه تو تو هستیِ من شدی از آنی همه من من نیست شدم درتو از آنم همه تو