پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
پارت اول داستان تیره ترین تبصره(طاهره عباسی نژاد)********گورستان در سکوت محض بود.سکوتی که خیلی حرف ها برای گفتن داشت.سکوتی که با زبان بی زبانیش جار می زد نبود هیچ کس و خلإ زنده ها را.زنده هایی که انگار فراموش کرده بودند در قعر این قبرستان مرده ای منتظر است.مرده ای که تاریکی و تنگی قبر در هم می فشردش و هر لحظه نزدیک ترش می کرد به همان مرگی که به او نسبت داده بودند.دقایق سخت دیگری با فشار تنهایی و تاریکی سپری شد اما هیچ صدای پایی شنیده نش...