آمدی بی خبر با خنده های دلبرانه ات با چَشم های دلفریبت با گرمی دستانت بر روی درخت این دل مانند گنجشکی برای خود آشیانه ای ساختی و با وجودت هر روز این درخت عشق را بارورتر می کردی تا جایی که تمامی مرا تنها و تنها تو در آغوش...