نادیده گرفتنت چشمهای مرا نمی بندد من زن نیستم من همه ی زنانم که در آینه تکرار می شوم چشمهای گرسنه ام تو را از هم می درند و تنهایی در تنم به خون می نشیند ماده گرگ تو پا به ماه می میرد