چهارشنبه , ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
من قادر به خواب نبودم و می توانستم بیدار بمانم و این کارتون های کوچک را بکشم. سپس یکی از دوستان آنها را به اطراف نشان داد. قبل از اینکه بفهمم کاریکاتوریست هستم....
من و مادربزرگمهردو کارتون دوست داریممن، باب اسفنجی واون، هرچی من دوست داشته باشم...
دختر خالم 6 سالشه با اخم کارتون میبینه بهش گفتم چرا اخم میکنی؟ گفت از بس سانسور کردن نفهمیدیم چی شد اصلاحالا من تا ۱۵ سالگی دنبال مغازه بچه فروشی میگشتم واسه خودم داداش بخرم...
اوستا کریم یه بچه کارتون میبینه میخوابه...... ی بچه هم رو کارتون میگیره میخوابه.... خیلی حرفه ها!!!!!!! نکنه اینم قسمت و حکمته نوکرتم؟؟؟؟...