متن حکمت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حکمت
چو یاران عهد بشکستند، صبر آورد باید باز
که این گردون نگردد جز به حکمِ سرنوشتِ راز
اگر جان را نکو خواهی، ز مهرِ خلق کم جویش
که این عالم فریبآمیز و یارانش پر از اعجاز
مشو غمگین ز بیمهری، که رسمِ چرخ، نامعلوم
گهی بر بامِ عزّت برکشد، گه...
چو یاران عهد بشکستند، صبر آورد باید باز
که این گردون نگردد جز به حکمِ سرنوشتِ راز
اگر جان را نکو خواهی، ز مهرِ خلق کم جویش
که این عالم فریبآمیز و یارانش پر از اعجاز
مشو غمگین ز بیمهری، که رسمِ چرخ، نامعلوم
گهی بر بامِ عزّت برکشد، گه...
نادان شدن به کارِ جهان عینِ داناییست
هر جا که زخم کاریست، مرهم، شکیباییست
با خُردِ خام، خصم مشو، بر جهلشان مپیچ
در اوجِ قدرتت، نَبَود خشم، بیناییست
بگذار تا گمان کنند از فهم، بینصیب
این سادگی ز حکمت و رازِ تواناییست
هر کس به کینه دوخت رهی، در بلا...
میدانم میبینی ب حکمتت دل میسپارم
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند
چارپاپی برو کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و...
علم چندان که بیشتر خوانی
چون عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند
چارپایی بر او کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که بر او هیزم است یا دفتر