پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
صدای خنده های توافتادن تکه ی یخ است در لیوان بهار نارنجبخند، میخواهم گلویی تازه کنم...
در من بوی دارچیندر تو عطر بهار نارنجبیا دست در دست همقدم بزنیم کوچه های عاشقی را …...
عطر یک شکوفه ی بهار نارنج ات برای من کافیست بهار، تا آمدنت را به انتظار بنشینم...