صبورم سالمم تنها سرشبها خودآزارم لبت خندان، خیالت تخت سرم با قرص ها خوابید
حسادت چیزخوبی نیست ولی ازتو چه پنهان که دلم از نقش پروانه به روی سینه ات رنجید
لبت قرمز دلت آبی چه تلفیقی شما داری غروب گرگ و میشی که به دریا انتها داری