پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دلتان شاد! ولی مشکلِ ما یلدا نیست با غمِ باقیِ ایامِ زمستان چه کنیم؟...
دست سردی وسط سوز زمستان بودی زود دلبسته شدن عادت دی ماهی هاست......
به گمانم یلداماجرای دختریست ؛که در یکی از شب های زمستانبخاطر دلتنگی اش یکدقیقه بیشتر از خدا گرفت !...
یک نفس مانده زمستان که به منزل برسد آخرین جمعه ی پاییز تو را کم دارم......
چال گونه هایت بهاری است که چال میکند زمستان را...
آمدنتقند رادر دل من آب میکندبرف رادر دلزمستان...
زمستان نیست دلتنگی توست که می لرزاند چهارستون دلم را…...
از رفتنِ پاییز غصّه نخور زمستان برای ما دلتنگ ها فصلِ زیباتری ست باران نمی بارد تا بویِ هیچ خاطره ای بلند نشود...
بانو بهار برای قامت تو سبز می شود پاییز از شرم نگاهت میریزد ️تابستان تب چادرت را دارد و زمستان از نبودنت یخ میزند...
آذر همان دخترِ عاشقِ سر به هواست! که بین عشق پاییز و زمستان بلاتکلیف میسوزد.. گاهی با گرمایِ پاییز؛ گاهی با سوزِ زمستان.....
شاید زمستانفصل بهتری برای آمدن باشدبیخود گول ظاهر عاشقانه یپاییز را خورده بودیم...
زمستان سرد نیستدرد است وقتی دست هایم تنها خودم را به آغوش می کشند !...
زمستان که بیایداوضاع بهتر مى شودکسی به دو عاشق که از سرمایکدیگر را بغل کرده اندکاری ندارد …...
آهای زمستانحواست جمع باشد که دور تو و تمام عاشقانه هایت را خط خواهم کشیداگر با آمدنت او حتی یک سرفه کند . . ....
حرف تازه ای ندارم فقط زمستان در راه است.کلاه بگذار سر خاطراتی که یخ زده اند ، شاید یادت بیفتد جیبهایت را که وقتی دستهایم مهمانشان بودند !...
نیامدی و نچیدی انار سرخی راکه ماند بر سر این شاخه تا زمستان شد نیامدی و ترک خورد سینه ی من و آه چقدر یک شبه یاقوت سرخ ارزان شد...
یک روزی که خوشحال تر بودمیک نقاشی از پاییز میگذارم , که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیستزندگی پاییز هم می شود , رنگارنگ , از همه رنگ , بخر و ببر...
بیائید تا در بلندترین فرصت شبانه از هزار رنگی پاییز به یک رنگی زمستان برسیمیلدا مبارک...
صدای تیک تاک ساعت می آیدزمان می گذردو یلدا دستهای پاییز را در دستان زمستان می گذاردکاش یلدا فکری به حال دستهای ما می کرد . . ....
یک قدم مانده به یلدا به شبی خاطره انگیز و بلندبه سفیدی زمستان و اناری که دلش قصه یک رنگیست . . .یلداتون مبارک...
چه سخاوتمند است پاییزکه شکوه بلندترین شبش راعاشقانه پیشکش تولد زمستان کردزمستانتان سفید و سلامت . . .یلدا مبارک...
فرقی نداردروزهای تابستانیا شب های زمستانبی توهمه چیز طولانیست...
تو که رفتیهمه ی مزرعه ها خشکیدندباغ من بعد تو صد جعبه زمستان داده...!...
مادرم پیامبری بود ...با زنبیلی پر از معجزهیادم نمی روددر اولین سوز زمستانیالنگویش را به بخاری تبدیل کرد...!...