پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
هر بار که ایوان را موسیقی باران پر می کند و ضرب آهنگ آسمان و سازم یکی می شود روحم که با سر انگشتان خیسش بر می خیزد و لب گلدان سفالی نسترن می رقصد می فهمم تو جایی در حال لبخند زدنی... ....