لب را چو ز لب بگشود، حرفاش به دلم خون شد هتکاش به کنار باشد،نیشاش زخم جیحون شد گفتم به خویش بگذر ،نفرین نکنی در حزن کین سوگ چنان گیرد، چون مغول ،که سیهون شد ما خاک رهات باشیم پیروز شدی باشد ما هر چه گذر کردیم او توان گردون...