شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
من به دِل ،گاه به دلِخواه خودم مشغولمگاه غرقم زِخیال،گاه به آلام خودم مَسرورمنه به کس طعنه بی مهری و نه زَخم زَنمگر گزندی نزنند، دَرپس افکار خودم بُهلولمعاشقِ،موج سحر گاهیُ، دریا، و نم بارانمگاه گاهی، به غزل خوانی خود پرشورمبا هوای نم بارانی آبان ،درد دوری مَستمهمچو یوسف به ذلخواهی عشق محزونم...