من به دِل ،گاه به دلِخواه خودم مشغولم
گاه غرقم زِخیال،گاه به آلام خودم مَسرورم
نه به کس طعنه بی مهری و نه زَخم زَنم
گر گزندی نزنند، دَرپس افکار خودم بُهلولم
عاشقِ،موج سحر گاهیُ، دریا، و نم بارانم
گاه گاهی، به غزل خوانی خود پرشورم
با هوای نم بارانی آبان ،درد دوری مَستم
همچو یوسف به ذلخواهی عشق محزونم
ZibaMatn.IR