از چه رو موجِ بلا در غمِ ویرانه ماست؟ او ندانست که دریاچه پریخانه ماست لب دریای جنون، آخرِ شهنامه ماست قایقی هست که اندازه پروانه ماست تا که امواج بلا برد به دریا ما را دائما موج سواری حظ روزانه ماست در تلاش است رُخَش را بزند بر رخ...