عاقبت روزی به آخر می رسند این خواب ها نقش خواهد بست لبخندت میان قاب ها خسته ام چون جاده های سوت و کور انتظار میکشم حسرت برای دیدن رخسار یار تا بیائی رو به سمت ساعت دیدارها می نشینم رو به روی جاده ی تکرارها بسته ام سررشته آمین...