بیا ای نازنین قبل از آنکه پاییز بیاید جان باغم را بگیرد زمستان آید و در برف سنگین شبی طوفان چراغم را بگیرد خدا شاید کند لطفی بیایی الهی ماه من برگردد آمین تو را میبینمت در خواب رنگین که میگویی چنین تو حرف سنگین تو مجنونم شدی حرفی که...
هرصبح بیدار می شود می اندیشد به جاده های مه آلود بی آنکه پلکی بزند یا حرفی بزند غروب چشم می دوزد به امتداد جاده های مه آلود بی آنکه پلکی بزند یا حرفی بزند شب فرا می رسد و دوباره سر حسرت بر بالین می نهد طلسم انتظار مگر...