یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
چشم و دلم روشن این چه یاریههوار هوارم شدی دار و ندارمدلم بنده دلم بنده به اسمت که گلو بندهبه اون صورت خوش خنده ...تو رقص ماه و کارونی مثل شوق نی امبونیجنون عشق مجنونی ...دلم رامه به پای نیگای تو خیامه چشای سیای توهر جا که بِرُم سازِ دلم کوکِ صداته دل و دینم چشاته..._برشی از ترانه بندری...
چه افتخار بیشتر ازین که خوم یه چوک بندرم(چه افتخار بیشتر از این خودم بچه بندرم …)عاشق لنگ و کپل و لیح و سباس و کلیرم(عاشق لنگ و کپر و لی و سواس» )چه افتخار بیشتر ازین پوستم سیان و دلم سفید(چه افتخار بیشتر از این پوستم سیاست دلم سفیددختر چوکنم نجیب دنیا مثل مایی ندید(دختر و پسرانم نجیب دنیا مثل ما ندید)_برشی از ترانه بندری...
بندر خوبم در جنوبمبی تو مو هیچم حبابو و دودمطلایه دار هر چی صفاییهدیه ی پاکی،از آن خداییهدیه ی پاکی،از آن خداییموا بگم بندر ما یه تکه از بهشتهای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته..._برشی از ترانه بندری...