جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
چه شد دل بریدی و به من تو سر نمی زنیتو را چه شد بگو چرا حلقه به در نمی زنیقلب مرا شکسته ای من که برم تو مرده ای به سوی بام خانه ات چرا تو پر نمی زنی...
نه جانمروز،درد نداردشب است میفهمیتا به حال،چقدر مرده ای...