چه شد دل بریدی و به من تو سر نمی زنی تو را چه شد بگو چرا حلقه به در نمی زنی قلب مرا شکسته ای من که برم تو مرده ای به سوی بام خانه ات چرا تو پر نمی زنی
نه جانم روز،درد ندارد شب است میفهمی تا به حال،چقدر مرده ای