بیخیالِ غمِ هر روزه ی دنیا جانم چای و شعر و نمِ بارانِ خزان خودمانیم ببین ! جمعه چه کیفی دارد :)
یک عدد بغض می اندازم توی حیاطتان ! اگر سراغش هم آمدم پس ندهید! بترکانیدش ...
دنیا به وسعت قفسی تَنگ می شود وقتی دلت برای کسی تنگ می شود
آبان هوایش غرق دلتنگیست عطرِ تو را در مشت خود دارد فهمیده خیلی دوستت دارم هی پشتِ هم با عشق میبارد ... آبان از اول هم مُردد بود عطر تو را جاری کند یا نه میخواست لبریزت شوم اما اینگونه باران گرد و رسوا.. نه او دیده بود از اولِ...
به گمانم غم انگیزترین نقاطِ جهان خیابان هایی هستند مسلط به پاییز ، به باران... که رفتن در آن ها اتفاق افتاده باشد.
آدم ها یا می مانند یا می روند . تو اما هیچ کدامشان نیستی نه آنچنان رفته که دل بسوزاند نه آنقدرها مانده که خیال راحت کن باشد . درد دارد این بلاتکلیفی ... ترجیح می دهم روزی هزار بار از رفتنت بمیرم تا اینکه ماندنت قدرِ یک در آغوش...
داشتم در خیابان راه میرفتم که یک ماشین با صدای خیلی بلندِ موزیک اش مرا از کنارِ خیابان گرفت!! و پرت کرد تووی خاطرات یادم آمد چقدر ندارمت ... به گمانم آن ماشین عاشق آزاری داشت! راه می افتاد در خیابان ها و دلتنگی پخش میکرد لعنتی...
در ذهن و دلم هستی شب تا به سحر جانم دیوانه شدم از این خوابی که نمی آید
مرا ببر آنجا که بودنت تمام نمی شود ...
مرا ببر آنجا که بودنت تمام نمی شود
کم کن این فاصله را قصه بغل میخواهد...
یک مرتبه راهی شدی تا من سهمم از احساست همین باشد پاییز غوغا می کند هرشب تا دردهایم بیش از این باشد... آذر تهِ احساس پاییز است یلدا همیشه اوج دلتنگی یعنی شبش یک لحظه بیش از پیش با غصه های عشق می جنگی... وای از غم پاییزِ بی مهرم...
تنها، پریدن راه حل اش نیست این عشق آب و دانه می خواهد پیراهن گلدار هم یک روز پیراهن مردانه می خواهد تنها، پریدن راه حل اش نیست آغوشمان آذوقه می خواهد این بوسه ها و بی قراری ها قسمت شود معشوقه می خواهد *** دلواپسم قسمت چه می خواهد...
گفتن ندارد اما اتفاق میخوانمت که بیفتی ! در زندگی ام در آغوشم و هرچیزی که یک طرفش به من ختم می شود...
به دردی دچارم که نه راهِ بغض می شناسد نه راهِ اشک فقط خیره می مانم به در به پنجره به هر چه که می شود از آن رفت ... ️️️
دلت که گیر باشد کارت تمام است ! هر کاری کنی کنده نمی شود از یادت.. حالا تو هی با خودت بگو چیزی نیست...
بار اولی که لبخندت را دیدم، فهمیدم بقیه ی آدما ها فقط ادایش را در می آورند ...
جناب شعرهای من حواست هست دلتنگم؟ برای حجم آغوشت تمام عمر می جنگم
دلبندم ! ️ بندِ دلم تویی مبادا پاره شوی ...!
بی تو شب شب است اما بخیرنیست !
تو همان عشقِ پر از حادثه ی معروفی مدتی هست غمت در دلِ من مُد شده است
شعر گفتن بعدِ بغض و گریه میچسبد ولی حالمان را عطر ِ یارِ رفته بهتر میکند