لبهای تو ماهیانِ در تُنگ در بوسه چقدر بی دریغ اند
ای کاش میتوانستند از آفتاب یاد بگیرند که بیدریغ باشند در دردها و شادیهاشان حتی با نانِ خشکِشان و کاردهایشان را جز از برایِ قسمت کردن بیرون نیاورند