پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
گفتند اشرف مخلوقات است اما نگفتند که شرافت همین اشرف بی شرف است که به شیشه شرابی فروخته و شیفته ی شهوت تلخ آن فراموش میشود...آری نگفتند شاید نمیدانستدو یا شاید باورشان نمیشداما هر چه که هست حال بیشرفی همین اشرف شریف نماست که شرافت زمین را اینچنین به فراموشی سپرده است...
چه تلخ است شرمساری کبیر از جفای صغیر...چه سخت است رجعت حرف اُلفت از شهوت کُلفت...آه که چه بد غلامانی بودیم که حرف خالق را به شهوتی زود گذر برگرداندیم و با پاره ای از روحش با تمام وجود گناه کردیم و هر چه گذشت از شرافت دورتر و بی شرف تر شدیم.انگار نه انگار که او با امید وجود روحش در ما بی لیاقتان ما را اشرف مخلوقاتش خواند.به نام خودش قسم که شرف حیوان از انسان بیشتر است شرف آن شیری که تا گرسنه نباشد نمیدرد به صد شرف انسانی که از دل سیری م...