ژان پل سارتر: نه می توانیم بمیریم نه مى توانیم زندگی کنیم نه مى توانیم هم دیگر را ببینیم نه مى توانیم هم دیگر را ترک کنیم به تنگنای عجیبی افتاده ایم...
این شهر ، بیش از هرچیز حال خوب می خواهد ،گاهی تنها یک تلنگر کوچک کافی ست برای دوباره بلند شدن و روشن شدن کورسوی امیدی در درون.فهمیده ام آدمی حتی درمواقعی که فکر میکند دیگر زنده نمی ماند بازهم بدنبال راهی میگردد تا به جهان بازگردد. مردمان این شهر...
ﮊﺍﻥ ﭘل ﺳﺎﺭﺗﺮ: ﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻤﯿﺮﯾﻢ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﺗﻨﮕﻨﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﻡ ...