من با تو چقدر ساده رفتم بر باد تو نام مرا چه زود بردی از یاد من حبه ی قند کوچکی بودم که از دست تو در پیاله ی چای افتاد
صبح شده... موهایت انگور داده اند... خورشید... از لای خوشه ها سَر می زند... شکر خدا... امروز هم زنده ام... که بگویم : دوستت دارم ... ️️️
تو شعر مرا بپوش سرما نخوری، من دکمه این قافیه را میدوزم...