پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
من با تو چقدر ساده رفتم بر باد تو نام مرا چه زود بردی از یاد من حبه ی قند کوچکی بودم کهاز دست تو در پیاله ی چای افتاد...
صبح شده...موهایت انگور داده اند...خورشید...از لای خوشه ها سَر می زند...شکر خدا...امروز هم زنده ام...که بگویم : دوستت دارم ... ️️️...
تو شعر مرا بپوش سرما نخوری، من دکمه این قافیه را میدوزم......