دوست دارم در جشن تولد ۸۰ سالگیم وقتی تو آینه به خودم نگاه کردم به تمام چین و چروکای صورتم ؛ به هر تار موی سفیدم ؛ حتی به تک تک خط های روی پیشانیم لبخند بزنم در اصل به اینکه همیشه برای دل خودم زندگی کردم ببالم ... دلم...
تو بادبادک بازیگوشی بودی که با دنباله ی عطرش هر روز از خیابان نوجوانی ام می گذشت و من کودکی که می دوید می دوید، می دوید و نمی رسید. کودکی که موهایش جوگندمی شدند، اما هرگز نخواست بزرگ شود چرا که بزرگ شدن، فراموش کردن تو بود. من کودکی...