پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
رفیق واقعی کسیه که تو موفقیت هات اول از همه برات دست بزنه تو غصه هات زودتر از همه به داد تو برسه و تو کسل ترین روزهای زندگیت بهت دلیل هایی برای خندیدن بده و رفیق واقعی اونیه که تحت هر شرایطی بازم رفیق تو بمونه نه فقط رفیق روزهای خوبت باشه بلکه رفاقتش رو تو تک تک روزهای سخت زندگیت هم نشون بده...
خریدنی نبودم ، پس فروختنم...!محمد عاشوری...
نمی فهمید معنای محبّت رانمی دانست رویای رفاقت رادر اوجِ خواهشِ دنیای احساسمرها کرد این دلِ همزادِ محنت راشاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف احساس)...
اینقدر دوسِت دارم که بهت بگم داری میری تهِ چاهو باز اینقدر دوسِت دارم که بگم تا تهِ همون چاه باهاتم_سریال گناه فرشته...
از سایه بیاموزیم آداب رفاقت را هرجا که نهی پایی ، دنبال تو می آید .حجت اله حبیبی...
تو دنیای پر از بی تکیه گاهی چقدر خوبه بدونی یک نفر هستکه وقتی راهتو گم کرده باشه نجاتت میده از اندوه بن بستنمی ذاره غرورت کم بیاره پر پروازتو یادت میاره رفاقتی که صادقانه باشه تا وقتی زنده هستی موندگارهعجب گوهر کمیابیست رفاقت ، هوای سرزمن و عطر خاکهپر از حکایت کهنه شرابه پر از از طراوت انگور و تاکه..._برشی از ترانه...
دلم از داغ نامردی؛ نسیمی سرد میخواهد میان قحطی مرهم دلی هم درد میخواهد مگر یادت نمی آید ؛ در آغاز محبت هاشبی گفتم در گوشت؛ رفاقت مرد میخواهد...
اگر زنده ماندم و یک روزی...باهم در خانه تو چای دم نکشیده را از دستان زنت خوردیم،برایت تعریف می کنم؛که این روزها چقدر سخت و دیر و دور گذشت.رفیق فراموش کار من...
اما تو بمان !وقتی همه رفته اند وقتی کسی نیست که صدای قلبت را بشنود وقتی همه دشمن شده اندتو بمان و به من بیاموز صلح را رفاقت را عشق را اما تو بمان رفیق روز های روشنم...
هنر و علم و سیاست همه خوبند ولیای به قربان همانی که رفاقت بلد است،ارس آرامی...
تو کلاس آئین نامه سرهنگه پرسید: کی می دونه کجا دور زدن ممنوعه؟یکی دستشو بلند کرد و گفت: ” تو رفاقت ”!...
هنر و علم و سیاست همه خوبند ولیای به قربان همانی که رفاقت بلد استارس آرامی...
بسم الله عشق♡طعم دوست داشتن باید طعم رفاقت باشدهمانقدر معرفت با چاشنی حمایت لازم استکسی که از چشمانت بخواند در دلت چه خبر استشیطنت نگاهت را شکار کند و به هدف بزندغصه هایت را به جان بخرد ...شادی هایت حالش را خوب کند...در برابر تمام ناملایمتی ها کنارت باشد...هنگام زمین خوردن خنده ای کند و دستت را بگیرد و اشک ات را بخنده تبدیل کندهمانقدر صمیمی که بدون ترس و واهمه ای هرآن چه در دلت سنگینی میکند برایش بازگو کنی... دوست داشتن های ب...
بهترین نویسنده ها کسانی هستند که توانستند نا گفته ترین حرف ها را به تحریر در آورند .شروع یک رفاقت باعث شد تا ساکت تر شوم و بیشتر دست به قلم ببرم و عاشق این راه شوم .هنوز راه زیادی پیش رو هست ،اما در طول همین مسیر کوچه پس کوچه های زیادی برای دیدن گشتن و رشد کردن وجود دارد که حیف است نا دیده از کنارش گذشت.دل نوشته بخشی از کتاب همه چیز از یک رویا شروع می شود...
ماها واقعا زود باوریم میگی خب که چی ؟ دو دقیقه بخون حرفامو متوجه میشی !مثلا یکیش همین خندیدن آدماستاونقدر هم که نباید غرق باور کردن خنده هاشون بشیم ... خیال میکنیم انگار از همون لحظه ی اول بدنیا اومدنشون اوضاع بر وفق مرادشون بوده و همیشه آدمای شادی بودن ما که همه ی لحظات عمر این آدما کنارشون نیستیم پس نمیشه قضاوت کرد ؛ هرکی روی خوشی داره یا زیاد میخنده آدم شادیه این توقع رو نباید داشت ، غمگین ترین آدم دنیا هم برای اولین بار ...
دلنوشته رفاقت و رفیقدلت که صاف باشهمهربونیت کم نباشه !روی حرف و قولت که بمونییه روزی ,یه جایی , یه جوری ... یه کسی ... یه کسی .. وارد زندگیت میشه که از یه دوست بهت نزدیکتره!تو سختی ها همدمت میشه , عصای رفتنت میشه !تو شادیها , کنارت میاد ... پا به پای قه قهه هات , بلندبلند میخندهبیافتی , میافته تا دستتو بگیره و بلند کنه !این اسمش رفاقته !و اون.. اسمش رفیقهیادت باشه رفاقت یه جاده دونفره ست..وقتی تو هم شبیه او...
رفیق جان سلام خواستم بگویم چه خوب که سر و کله ات میان روزمرگی های زندگیم پیدا شده با تو بودن یک جور عجیبی می چسبد زمستان با حضورت گرم و تابستان با نسیم خوش بودنت خنک است تو که باشی غم پاییز هم با من کاری نداردمثل بهار زیبایی ، آدم از با تو بودن لذت میبرد جان دلم ،چه خوب که همدمی چون تو دارم در سختی و آسانی های من همیشه حضور داشتی و هر لحظه با دستان گرمت یادآور می شوی که به دوستیمان وفاداری.#سحر_ح_ر...
آنچه خوبست یقین با تو رفاقت داردهرچه زیباست چرا با تو شباهت دارد...
هیچ نقابی به خطرناکی نقاب رفاقت نیست ...آریا ابراهیمی...
میدونی رفیق کیه؟همونیه که فارغ از جنسیت حال دلت باهاش خوبه تو رو سر ذوق میاره ،مشوقته میتونی با خیال راحت براش دردِدل کنی وخیالت راحت باشه تو هیچ شرایطی رازت جایی فاش نمیشهیه رفیق خوب تو ناراحتیا،تو شادیا تو غصه خوردنات همیشه کنارتهرفیق خوب اونیه که اگه یه روز ازت خبری نشدزنگ بزنه حالتو بپرسه بگه دیووونه کجایی دلتنگم خلاصه که نصفه و نیمه نباشه اگه اونی که بهش میگی رفیق موقع گرفتاریات وقت نداشت اگه زنگ زدی ،پیام دادی جو...
هر لحظه و در هر کجای این جهانمیتوان گوش هایی برای شنیدنو شانه هایی برای گریه پیدا کرد،اما آنچه به ندرت پیدا میشوددوستی حقیقی در این روزگار استکه حرف هایت را با دلش میشنوداشک هایت را با جانش میپذیردو برای خوب بودن حال تونه با زبان، بلکه با قلبش دعا میکند...
رفیق شدی تا چه کنی اشکم ریزم تو پاک کنی رفیق شدم تا چه کنمدرداتو گردن بگیرم زخماتو مرهم بزنم شادی هامو نصف بکنم رفیق شدم تا چه کنم خنده هاتو ببینمرفیق شدم تا چه کنم تقدیم به بهترین رفیق دنیا zynabنویسنده کوچک:هانیه...
برای تو که دوستم بودی و هستی می نویسم، که تمام چیزهای دنیا تمام شدنی هستند، به غیر از دوستی.من تا به حال هزارتا رفیق پیدا کرده ام، رفیق های خوب، رفیق های جانی، ولی یک کدامشان شبیه تو نبوده اند. خاطره هایی که تو برایم ساخته ای را نساخته اند و یک جای دیگر قلبم را مبتلا کرده اند، نه آن جا که تو نشسته ای.من هنوز هم به تو فکر می کنم. به خنده های ممتدمان، به دیوانه بازی هایت، به بی نقاب بودنم در کنارت، به جاهای رفته ی زیر باران و وقت هایی که کل خان...
من یه آدمایی رو از زندگیم حذف کردم که یه روزی حتی ثانیه ای از هم بی خبر نبودیم... منو از چی میترسونی؟! 😅👎🏻رعناعرب پیج اینستاگرام: raana arb...
رفتن آسان است و ماندن مرد می خواهد رفیقمرد میدان رفاقت،در جهان بسیار نیست...
دوست دارم در جشن تولد ۸۰ سالگیموقتی تو آینه به خودم نگاه کردمبه تمام چین و چروکای صورتم ؛به هر تار موی سفیدم ؛حتی به تک تک خط های روی پیشانیملبخند بزنمدر اصل به اینکه همیشه برای دل خودم زندگی کردم ببالم ...دلم میخواهد گیسوان سفیدم رو ببافم و با هر تارش یک خاطره ی خوش را به یاد آورم ...دلم میخواهد بر تمام خط های پیشانیم جای بوسه های مردی باشد که دوستش دارم ...به دستانم خیره شوم همان لاک سرخ دلبرانه ام را ببینم و یاد شیطنت های دخت...
همواره تو در سردَر خاطر هستییک همسفر شهیر و نادر هستیهرگز تو گمان مبر که رفتی از یاددر خاطر ما تو حیُّ و حاضر هستیبهزاد غدیری شاعر کاشانی...
هیچوقت چای برایم یک نوشیدنی ساده نبوده. چای بهانه ای است برای هم صحبت شدن با دوستی، رفیقی، عشقی. چای میتواند واحد اندازه گیری رفاقت و صمیمیت باشد. هرچقدر چای سرد شود، نشان میدهد چقدر حرف دارید برای گفتن در کنار هم. دلم چای میخواهد، قند پهلو، با یک رفیق ناب، که باز چای را سر بکشیم و بگوییم باز هم یخ کرد! چای را جدی بگیر. روزی دلتنگ این بهانه کوچک خواهی شد …...
خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست؛خدا، خدای انسان های خلاف کار هم هست !فِی الواقع خداوند اِندِ لطافت، اِندِ بخشش، اِندِ بیخیال شدن و اِندِ چشم پوشی و اِندِ رفاقت است. رفیق خوب و با مرام همه چیزش را پای رفاقت می دهد ......
فکر نکنید هر کس کهاز راه رسید ،هر کس که با شما خندید،هر کس که چند صباحی گیر دادو پیگیر شدمی تواند رفیق شما باشد!رفاقت جر یانی ستتوی خون آدم..همین به موقع بودن،چگونه بودن، یکرنگ بودنمی شود اصالت یک رفاقت...رفاقت بار سنگینی ستکسی بر دوش می گیرد کهیک دنیا وفا دارد....
من دوستای زیادی دارم، اما رفیق ... فکر نمی کنم!شاید تو جزو اون دسته از آدمایی باشی که معتقدن دوست و رفیق یکیه، اما من میگم اینطور نیست. میدونی چرا؟یه نگاه به لیست مخاطبای گوشیت بنداز. چند نفر از این لیست رو دوستات تشکیل میدن؟ ۵۰ نفر؟ ۱۰۰ نفر؟ ۲۰۰ نفر؟ وقتی دلت از همه چی و همه کس گرفته، وقتی حالت خیلی بده و میخوای یکی باشه که فقط براش حرف بزنی و غرغراتو بشنوه، وقتی احساس میکنی هیچکس رو توی این دنیا نداری، به چند نفرشون میتونی زنگ بزنی؟اون...
داشتن یه رفیق خوبچیزی بیشتر از خوب بودن یا عالی بودنه!وقتی یکی باشه که بتونی خیلی باهاش راحت باشی ووقتی به چشماش نگاه میکنی بدون ترس و دلهره حرفاتو بزنییا وقتی داری از بین نه و آرهیکی رو انتخاب میکنی و ازش بخوای که بهت دلگرمی بده،چی میتونه بهتر از این باشه؟!رفاقت جدای از دوست داشتن و نگران بودن برای کسی،دلسوزی و پشتیبانی میخواد که همین فرق،بین دوست و رفیق یه فاصله میزاره و میتونه بهت بگه کی تو چه شرایطی باهات هست و برات کم نمیزا...
یاد گرفته ام که هرگز عشق، محبت، رفاقت و هیچ چیز با ارزش دیگری را از کسی گدایی نکنم.چون معمولا چیز با ارزش را به گدا نمی دهند.یاد گرفته ام که همیشه آنگونه سبک بار زندگی کنم که به هنگام رویارویی با ناگزیر های سهمگین زندگی چون دوستی، عشق یا مرگ، چیز زیادی برای از دست دادن نداشته باشم... ...
چای کیسه ای زود رنگ می دهدولی طعم نهصبور باشبگذار محبت دم بکشدتا طعم رفاقت بدهد...
در رفاقت رسم ما جان دادن است هر قدم را صد قدم پس دادن است هرکه بر ما تب کند جان میدهیم ناز او را هر چه باشد میخریم...
تصورنکن هر کس که سرزده از راه رسیدو لبخند رابرای تو به ارمغان آوردهر کس که چند مدتی پیگیروپاپیچ تنهاییت شد می تواند رفیقت باشدرفاقت یعنی درزمانی که به او احتیاج است از راه برسد و قاعده بازی را به دست بگیردهمین به موقع رسیدن و به جابودن است، که اصالت یک رفاقت را میسازد... همه ما درعصری زندگی میکنیم که به لطف وحضور اینترنت هرروز میتوان باافرادی جدید اشناشد... مبادا تصور کنی، یک فرد مجازی تازه ازراه رسیده که بلد است چگونه حرف بزند، رسم و...
رفاقت ما مث پیازه لایه هاش بهم چسبیده هرکی بخواد جدامون کنه اشکش درمیاد...
باید در زندگی مان یک نفر به نام\رفیق\ باشد.از آن هایی که بتوانیم در کنارش خود خودمان باشیم. از آن هایی که وقتی می گویم حالم خوب نیست، فقط بگوید کی و کجا باشم؟ بریم پیاده روی!از آن رفیق هایی که دردهایت را بدون هیچ ترس و قضاوتی برایش بگویی و باخیال آسوده در آغوشش غم هایت را زار زار گریه کنی.رفیق یکی از بهترین داشته های هر فرد است. رفاقت ریشه دارد. به روز و ماه و سال نیست، گاهی در یک آن، یک لحظه ریشه می دواند، می رود تا مغز استخوانت، توی تمام ...
کم کم یاد خواهی گرفت؛عشق تکیه کردن نیستو رفاقت هم معنی اطمینان خاطر نیستو یاد می گیری که بوسه ها قرارداد نیستندکم کم یاد می گیری..که حتی نور خورشید هم می سوزانداگر زیاد آفتاب بگیریباید باغ ِ خودت را پرورش دهیبه جای اینکه منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاوردکم کم یاد میگیری که میتوانی تحمل کنیکه محکم باشی پای هر خداحافظییاد می گیری که خیلی می ارزی......
عشق کور است؛ رفاقت چشمان آن را بسته است....
واحد اندازه گیری رفاقت شده منفعت بر ثانیه ...:)...
باغ ها در زمین رفیق نمی خشکد. درخت هایی که در کنار هم ایستاده اند سر در گریبان سوگواری می برند اما سبزتر بیرون می آورند.رفیق من! اگر خورشید از شانه ی تو طلوع کند، اگر انگشتان توزمان را در دست بگیرند. من هیچوقت بازنده ی لحظه های از دست رفته نمی شوم.اگر در ادامه ی این راه طولانی به تونل تاریک تنهایی برسم و آرامشم را گُم کنم محال است دزد آرامش تو شوم.رفاقت، شراب پایداری ست که گذر زمان کهنه تر و محکم ترش می کند.هم قبیله ی من! محال است در ای...
درست است دراین روزهای دونفره کسی را ندارم تاعاشقانه هایمان راباهم قدم بزنیم ...اما خداروشکر همچون تویی را دارم که متکی به گرمای جیب های خودمان قدم بزنیم وبه این تنهایی بخندیم!توهستی تا برای اینکه حسادت امانمان رانبرد به کافه رفته و دوستانه چای بخوریم..میدانی درست است عشق نیست اما درحوالی منوتو بدجوری رفاقت پرسه میزند... ....
من و توکنار هر جمله عاشقانمون ، "رفیق" میذاریم تا مبادا یکی از ما با خودش بگه :عاشق منه !مثلا میگیم «دوستت دارم رفیق »یا مثلا «بغلم کن رفیق »یا «تنهام نذاز رفیق »«کنارت آرامش دارم رفیق »این "رفیق" رو میگیمکه حواسمون باشهما فقط کنار هم مثل یه دوستیمما میخوایم عاشقانه های رفاقتی داشته باشیم ولیجانِ جهانماینو، هم تو میدونی ،هم من که رابطمون عاشقانه یِ عاشقانستوگرنه کدوم دو رفیقِ جنس مخالفی شب و روز رو ...
امشب عزیزی به شوخی گفت تو بزرگترین دخالت زندگی منی. نمی دانم آگاه گفت یا بی فکر تنها مزاحی پراند. اما بعدش فکر کردم این بهترین تعریفی بود که کسی از حضور من می توانست بدهد.بعدش فکر کردم دیدم در زندگی به هرکسی که نزدیک شدم، عاشق شدم، خواستم رفاقت کنم، قرابت کنم، شدم دخالت. حرفم نه. خودم، وجودم، ماهیتم شدایران درّودی می گوید همه به مادرم می گفتند ایران زشت است. در حالی که من زشت نبودم. میگوید بعضی حرف ها چنان در آدم ریشه می کند که هرگز آد...
خوشا به حال اونهایی که همیشه چای رفاقتشون تازه دمهخوشا به حال اونهایی که از همه ی دنیا که دل می بُرن ته دلشون قرصه که رفیقی هست برای تکیه کردندر این دنیایی که چاقو دسته ی خودش رو می بُره و محبت دیگه خارها را گل نمیکنه ، داشتن یک رفیق خوب پایبَندت می کنه به بودن ، به ادامه دادندر این دنیایی که مزه ی همه ی روزاش اگه تلخ نباشه حتما گسهنوشیدن یه لیوان چای از دستان رفیقی شفیق تمام وجودت رو قطعا شیرین خواهد کردخوشا به حال اونهایی که وقتی دلشو...
یا نورچهل منزل اسارت بی شکایتچهل منزل بصیرت بی نهایتچهل منزل شهادت بی اسارتچهل منزل روایت بی حکایتچهل منزل سعادت بی روایتچهل منزل شهامت بی حمایتچهل منزل ملامت بی رعایتچهل منزل هدایت بی ملامتچهل منزل کفایت بی سماجتچهل منزل عنایت بی رفاقتچهل منزل لیاقت بی سرایتچهل منزل خدا با هر قدم ؛ نوری نوشتهچهل سوره ؛ چهل قرآن ؛ به روی نیزه ها ؛آیه به آیه ... ؛ شده بر مرکب آدم سوارهچهل دریا شده غرق تحیرچهل روز است ؛ ارباب دو عا...
این روزها که کمبود رفاقت داریم،تو رفیق خوبی ماندی وگذاشتی رفیق خوبی برایت بمانم...خودمانی بگویمرفاقت یعنی چترِ بالای سرش شوی وقتی بلا میبارد بر سرش، یعنی وقتی بلند بلند از ته دل میخندد بایستی در کناری و کیف کنی از دیدن خنده هایش،یعنی با دست به تو اشاره کند که بیا کنارم یعنی تو رفیقی تو شریک غم و شادی بودی، یعنی درد که دارد بفهمی، از نگاهش حرفهایش را بخوانی...رفاقت یعنی فارغ از جنسیت رفیقَت هرچه هستو هر آنچه باید باشد تو هوایش را داشته...
هر رهگذری محرم اسرار نگرددصحرای نمک زار ، چمن زار نگرددهرجاکه رسیدی رفاقت مکن ای دوستهر بی سروپا ، یار وفادار نگردد...
بامن قدم بزن ؛ غمِ آدینه بگذرداین روزهای تلخِ نهادینه ؛ بگذردبا من قدم بزن که دلم عهد کرده استدور از تو از رفاقتِ آیینه بگذرددست مرا بگیر به مِهر و رها مکنبگذار درکنار تو بی کینه بگذردمگذار این دوروزه ی دنیایِ دردخیزدر امتدادِ حسرتِ دیرینه بگذردزیبای من ! دروغ بزرگی ست زندگیوقتی بدونِ عشق تو درسینه ؛ بگذرد...