شانه ام از غمِ بی هم نفسی می لرزد هم نفس ! بر سرِ این شانه تو را گم کردم
تو را ندارم و دلتنگم و دلم قرص است ، که انتهای خوشِ صبر و انتظار تویی ...
تو عاشقانه ترین شعرِ روزگارِ منی!