پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
باران” را دوست دارم…!از بدو باریدنش دستانم را میگیرد و کل شهر را با من قدم میزند.“پاییز” را دوست دارم…!چون او هیچ وقت هوایِ نابِ پاییز را از دست نمیدهد و اوج احساساتش را در این فصل صرفِ من میکند.!“موهایم” را دوست دارم…!چون او به خاطرشان با باد درگیر میشود و غیرتی شدنش را به رخم میکشد!“فصل ها”را دوست دارم…!اما پاییز جگر گوشه ام شده.!!من همه چیز را دوست دارم…چون او را دارم.!چون او را دوست دارم.!...
مائیم و تو ای جان ڪه جِگر گوشه مایی ...️...