هر جمعه کوچهها به غروبی غریب شد دلهای منتظر همه از صبر غمین شد شمردیم سحر ها به امید ظهورتو خورشید در غبار غم شام غریب شد دیوارهای شهر پر ازظهور و فاصله راه وصال بسته و هر دیده، پیر شد گفتم به باد: مژده بیار از حضور او باد...