پاسبان دروازه شهرشده ام ازچه رو چمباتمه زده ام ،مبرهن است دیوارضخامت جنگ ،طلبی سنگین دارداز من و هم وطنانم هرچند رنگ جرمم سپید است ولی درد وجدان ندا داده به من تا بنشینم بردروازه شهر شاید که نسیمی بوزد نفس صلح آید و من جارچی خبرصلح شوم وه که...