پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دکتر هلاکویی:معتقد هستم که شما اصلا در دنیای امروز قرار نیست ازدواج کنید، اگر عاشق نمی شید عشق اگر نیست،ازدواج معنی ندارهاصلا گوش به این حرف ندید واین گول را نخورید که<< برید با هم زندگی کنید،بعد عشق پیدا میشه>>اصلا همچین چیزی ما نداریماصلا اسم اون عشق نیست،اون یه اعتیادی میتونه باشه و گرفتاری دیگه،تازه اگر باشهبعلاوه بگید ما که قراره بعدا عاشق بشیم،اول عاشق میشیم بعد می ریم ازدواج میکنیمفعلا ما بدون عشق هرگز...
دکتر هلاکویی:من کار خوب و درست خودمو انجام میدم شما رو خوشحال کرد، بسیار خوشحال میشم شما رو ناراحت کرد، بسیار ، بسیار، بسیار متاسفم اما کماکان کار خوب و درست خودمو انجام میدم من نیامدم به این دنیا تا دیگران رو راضی و خوشحال نگه دارم....
دکتر هلاکویی راجع به زندگی کردن تو گذشته خیلی قشنگ نصحیت میکنه و میگه: «روزی که من نمی تونم تغییری در گذشته به وجود بیارم برای چی سراغش برم؟! من نباید اون اشتباه رو میکردم ولی حالا که اتفاق افتاده فقط باید ازش بیاموزم نه اینکه خودمو باهاش بیاویزم! لطفا در لحظه زندگی کنید نه در غم و خشم گذشته و ترس از آینده!»...
اینکه از یه جایی به بعد تعداد آدمای زندگیت رو کم میکنی نشونه ی «غیر اجتماعی» بودنت نیست! تو فقط دیگه حال و حوصله ی هر آدمی با هر طرز فکری رو نداری و این یعنی بلوغ!...
«من از آنچه که هستم و آنچه چه که دارم خجالت نمیکشم!این خانواده ی منه.این هوش منه.این ماشین منه.این خونه منه.من از هیچ چیز مربوط به خودم شرمنده و خجالت زده نیستم از سنم،قدم،وزنم،پدرم و مادرم و.. خجالت نمیکشم؛ اینها واقعیت زندگی منه!قراره من خوبِ خودم باشم نه اینکه خوب و بد بودنم رو با متر شما اندازه بگیرم.من به این دنیا نیومدم تا تا با ملاک های دیگران زندگی کنم»...
واقعیت این است که برای هیچ کدام از ما نیمه ای وجود ندارد! به دنبال نیمه گم شدهٔ خود گشتن اشتباه محض است! زیرا ما اصلاً نیمه نیستیم! هر کدام از ما یک "من" هستیم. "من"ی که باید قوی، مستقل، شاد و آزاد باشد. درست همانطور که آفریده شده ایم.در انتظار یک "او" باشیم. اویی که تکامل و استقلال و آزادی ما را به رسمیت بشناسد و برایش احترام قائل شود. آنگاه می شود یک "ما" بود. "ما"یی همیشگی، قوی و شاد. خودتا...
ما در دنیایی زندگی می کنیم که وقتی به یک کسی خوبی کردیم و خوبی کردیم و خوبی کردیم،روزی که خوبی نکنیم ما از نظر او آدم بدی هستیم!شما نمی توانید بگویید، من ده بار به یک کسی خوبی کردم، بار یازدهم که نخواستم یا نتوانستم کاری برایش انجام دهم چرا از نظر او من آدم بدی شدم؟و چرا یک کسی که هیچ کاری برای آن شخص انجام نداده است در نظر او از من بهتر است؟باید پذیرفت که این ویژگی انسان است!شما وقتی بچه همسایه تان را بیست دفعه نگه دارید و روز بیست و ی...
لطفا اصل را ول نکنید تا فرع را بچسبید آنچه رابطه را پایدار میکند ، نه شب بخیر و ساعت رند عاشقی ست...نه تکرار مکرراتِ عاشقانه ها و نه جار زدنِ خوشبختی...پایداری یعنی پایِ تنها دارایی زندگی ات همه جوره ایستادن ...یعنی بخواهیش هرطور که بود ...بخوانیش با بهترین کلمات ...ببینی اش آنطور که بفهمد تنها کسی که درکش میکند تویی و هرگز از زندگیت نرانی اش...زیرا که زندگی را از زندگی بیرون نمیکنند ......
دکتر هلاکویی: بزارید بهتون یادآوری کنم که هر چیزی به قیمت از دست دادن تمرکز و آرامش در زندگیتون، تحصیلتون، روابط عاطفیتون و حریم خصوصی تون میشه زیادی گرونه!! رهاش کنید بره...!...
گذشته، درگذشته...!من برای گذشته هیچ کاری نمیتوانم بکنم. اگر شما تمامِ علم و علمای جهان را هم جمع کنید، حتی نمیتوانید لباسی را که دیشب در مهمانی پوشیده بودید را عوض کنید و یک لباس دیگر بپوشید. تمام شد و رفت؛ وقتی هیچ کس نمیتواند هیچ کاری برای گذشته بکند چرا آدم باید در گذشته بماند؟ از گذشته باید آموخت، نباید به آن آویخت، گذشته برای آموزش است نه برای سرزنش......