یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
می بوسمتیک بار دیگر بین آدم ها!این عشقحتی ارزش رسوا شدن دارد...️️️...
دوستت دارم و با عشق تو را میبوسملذت عشق به رسوا شدنش می ارزد ️️️...
بی مهابا بغلم کن وسطِ مردمِ شهر!بخدا عشق به رسوا شدنش می ارزد...️️️...
قلبم فشرده میشود و بغضم را قورت میدهم.نمیخواهم بدانی چه در مغز لعنتیام می گذرد.آخر این زندگی کوفتی ارزش رسوا شدن را ندارد.به غرورم که زخم میزنی فقط نگاه میکنم و لبخند می زنم.من در سکوتِ چهره ام دلتنگی هایم را فریاد میزنم،ناله میکنم و زندگی را می بازم.به قلبم هشدار میدهم که خفه بمیرد!تا ببینم این قصه به کجا ختم می شود؟قصه ی بی رحمیِ تو و حماقتِ من......
بی مهابا بغلم کن وسط مردم شهر …بخدا عشق به رُسوا شدنش میارزد … ️️️...