متن بغل
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بغل
درانتخاب وادیم
همانی که مرا به دیار لایتناهی ببرد
و سوسوی یک نور باشد
بدون لا مروتی
و یک نگاه باشد، بدون فتنه انگیزی
و یک بغل باشد ، بدون هیچ رنج
و یک دشت بوسه
که خود بچینی اش و بر لبانت نهی
که دیگری به زحمت نیفتد
که...
بغل
جایی که واژه ها گم می شوند
و سکوت امن ترین موسیقی است
وقتی در بغل کسی پناه می گیری
انگار تمام خستگی ها، دردها
و دل شکستگی هایت
یک لحظه محو می شوند
در آن آغوش دیگر دنیا مهم نیست
همه چیز ساده و آرام می شود
بغل...
بغلت را به من بده
در میان این همه بی کسی
در میان این همه خستگی
بغلت را بده تا گم شوم
در امانِ دستانت
در پناهِ آغوشت
بغلت یعنی فراموشی دردها
یعنی پایان شب های سرد
یعنی بودن در لحظه ای
که فقط آرامش است
بغلت یعنی بی زمان...
یه بغل مِهمانم کن، بخدا وقتی نیست
زندگی کردن ما، آه در بندی نیست
یه بغل مهمانم کن،دِلخوری، که باشی
شاید آرام تواَم، شاید مَرحم باشی
یه بغل مهمانم کن،خواستی مُشت بِکوب
شاید دَردم گیرد، شاید راضی باشی
یه بغل مهمانم کن نگرانی،خوب به دَرَک
شاید لازم باشم، شاید جانان...
با لطف صدای تو غزل می چسبد
چون صبح که شیر با عسل می چسبد
پاییز رسیده و هوا بارانیست
سردم شده، پیش آی! ک بغل می چسبد
آغوشش
رمز تمام انگار نه انگارها بود
وقتی مرا در آغوش می کشید
نه هیچ ترسی
نه هیچ اندوهی
نه هیچ دلهره ای
اسم من را یادشان نمی آمد
آری
انگار نه انگار
همین دیروز بود
که محکم من را بغل کرده بودند.
مهدیه باریکانی
چقدر زجر می کشند شعرهایم
وقتی اجبار دارم ،
کوچکترین حرفهای ساده را ،
با لکنت ، در هزار پرده بگویم ..
کاش میشد یک سر سوزن از
احساس شعرهایم را بغل می کردی...
بهزادغدیری
- امروز جوری بغلم کن که انگار فردا می میرم!
+ فردا چی؟
- فردا جوری بغلم کن که انگار از مرگ برگشتم ...
بهزاد غدیری
https://sherepaak.com/poetry/%d8%a2%d8%ba%d9%88%d8%b4-%d9%87%db%8c%d8%ac%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%86%da%af%db%8c%d8%b2
💚بغلم مایه ی آرامشِ اعصاب و روان
💙از الان خدمتتم تا به سحر وقت اذان
💜بعد از آن دور شوم تا به گناهی نرویم
❤️وقت افطار بغل گیر مرا پر هیجان
🔹عنوان شعر : آغوش هیجان انگیز
🔺قالب : دوبیتی
✍شاعر : مهدی سلمانی میاب
🆔@MahdiSalmaniPoems
بوی قهوه ی چشمانت دوباره قدم گذاشت
در کوچه ی بی کسی ام
عطر تنت را در گوشه ای از آغوشم پنهان کرده ام
دلتنگت که می شوم
خودم را بغل می کنم...
دو لیوان چایی و دمنوش لطفا
قمیشی، چاووشی، گوگوش لطفا
من از پی وی عزیزم خسته هستم
بغل... بوسه.. کمی آغوش لطفا
ارس آرامی
دلتنگ تر از من به خدا نیست در این شهر
در حادثه ی خیس خیابان ، بغلم کن...
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی
عطر بغلت دوست دارم🔐❤
بغلت عطر شعرهاتو میده
عطر شاعر بودنت میده
وقتی بغلم میکنی
وجودم بوی شعر میده
فلسفه ی بغل کردن خیلی عجیبه؛
دستتو می پیچی دور بدن یه موجود زنده و انگار که یه سرنگ پر از مورفین وارد پوست تنت شده شناور میشی تو آرامش و وقتی نسخ بغل کردنش میشی جای خالی قلبش سمت راست قفسه سینت طوری درد میگیره که حاضری کل دنیاتو...
میگن هیچجا خونه خود آدم نمیشه
بغل تو خونه منه : )
تو این همه مدت
ک نزدیکه ۳ ماه بشه
هیچجایی توی این دنیا بهتر از بغلت پیدا نمیشه کرد: )
کاش می شد که همیشه بغلِ من باشی
شاه بیتِ غزلِ بی مَثلِ من باشی
سهمم از بودنِ تو نیست به غیر از دوری
دوست دارم که کنارم عسلِ من باشی
بهترین کار من البتّه که بوسیدن توست
دوست داری تو که خیرالعملِ من باشی؟
شده از خویش بپرسی که...
لبخند ت آسمان را آبی کرد
شب های قشنگ مهر را مهتابی کرد
تا آخر عمر غرق بی تابی شد
آنکس که تورا بغل کرد
تولدت مبارک مهرماهی
ای جانم بفدایت
لطیف مثل گل پر از بهانه و ناز است
گرفته اند از تنش گلاب قمصر را
نگاه او غزل، لبش وفور زیبایی
خدا چه شاعرانه خلق کرده دلبر را!
🟪 شاعر: سیامک عشقعلی