در میانِ ابرهایِ دود گرفته، گیسو پریشان زنی با چتری سبز، در رقصِ باران، نغمه خوان چشمانِ آبی او، آیینه یِ آسمانِ صاف لبخندِ او، شکوفه یِ نرگس در باغِ جان با هر قدم، زمین بوسه می زند بر گام هایِ او و با هر چترِ رنگی، نقشی نو بر...