در قانون، انسان وقتی مجرم است که حقوق دیگران را نقض کند. در اخلاقیات، او وقتی مقصر است که تنها به انجام این عمل فکر کند.
عشق می تواند ما را راهی جهنم یا بهشت کند، ولی با این حال همیشه ما را به جایی خواهد برد.
چرا نگرانی؟ اگر نهایت تلاش خود را کرده باشی، نگران بودن آن را بهتر نمی کند.
سرزندگی و نشاط نه تنها در توانایی ادامه دادن، بلکه در توانایی شروع دوباره است.
من سعی می کنم از به جلو یا به عقب نگاه کردن پرهیز کنم، و همواره به بالا نگاه کنم.
هر نوع سرکوبی منجر به ایجاد جنگ می شود.
خودت را فقط با آدم هایی محصور کن که تو را بالاتر خواهند برد.
طبیعی است که هر کسی با پدرش مقایسه شود.
من اشتیاقی در درونم یافته ام که هیچ تجربه ای در این جهان نمی تواند پاسخگوی آن باشد؛ محتمل ترین توضیح این می تواند باشد که من برای دنیای دیگری ساخته شده ام.
موفقیت معلم بدی است، چرا که افراد باهوش را فریب می دهد که امکان ندارد شکست بخورند.
همیشه از آدم بدبین پول قرض بگیر. او انتظار ندارد که آن را پس بدهی.
ما با طمع و حماقت خودمان، در خطر نابود کردن خود هستیم.
انسان هیچوقت بیشتر از زمانی که اعتراف می کند دروغگو است، باصداقت تر نیست.
افراد بهتر کار می کنند وقتی که بدانند هدف چیست و چرا. مهم است که افراد صبح ها برای سر کار آمدن اشتیاق داشته باشند و از کار کردن لذت ببرند.
هیچ وقت آنقدر پیر نیستی که نتوانی هدف دیگری تعیین کنی یا رویای جدیدی تصور کنی.
این مسئولیت روشنفکران است که حقیقت را بیان کنند و دروغ ها را فاش سازند.
در پایان، تعداد سالهای زندگی تو شمرده نمی شود، بلکه زندگی که در آن سال ها داشتی اهمیت پیدا می کند.
به طور کلی، اگر انسانی هیچوقت عصبانیت از خود نشان ندهد، پس فکر می کنم یک جای کار مشکل دارد. مغز او درست کار نمی کند.
برخی ایده ها به قدری اشتباه هستند که فقط یک فرد بسیار باهوش می تواند آنها را باور کند.
کامپیوترها به درد نخور هستند. آنها فقط می توانند پاسخ را به تو ارائه دهند.
هر روز اهدافی معین برای موفق شدن تعیین کن، و بعد هر تلاش را به گونه ای انجام بده که از انتظارات خود فراتر عمل کنی.
تنها دو نوع سبک نقاشی پرتره وجود دارد: جدی و با لبخند.
از کامل بودن نترس، چرا که هرگز به آن دست پیدا نخواهی کرد.
چیزی که نمی دانی بیشتر از چیزی که می دانی تو را به هیجان می آورد.