پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
هر صبحدل انگیزترین واژه هایم رابه اشتیاق طلوع نگاهتکنار هم می چینمتا سبزترین غزلم رابا چشم های توبسرایممجید رفیع زاد...
‹ من اشتیاق دارم به مسیرهای نرفته ، به مقصدهای بعید ، به هر آن چیزی که دیگران از آن دست کشیده اند ، به آن فکر نکرده ، یا دست نیافتنی و محال پنداشته اند .من اشتیاق دارم به بودن ، به دوام آوردن ، به لبخند زدن در نهایتِ دشواری! نویسنده عطیه چک نژادیان...
صیدی است در قفس مروارید چشمانم تا اشتیاق آمدنت فرزانه محمدیان...
پنجره هم به باد وفا نکردآن هنگام کهاشتیاق اوراپشت قفلهای بسته ی دلش حبس می کرد......
دیگر گونه هایت بوی\ لیلا \ نمی دهد و حس گندمزارهای تابستان از گیسوهایت جاری نمی شود در اشتیاق جوانم .وقتی می بوسمت ، پودر می خورم از گونه هایی که در ظهر این شهر عرق می کند و طعم گل مجسمه سازی می گیرد...من چرب می شوم روی لبهایی که دروغ می بوسد و همواره می ماسم ...خیلی وقت است که در نگاه دریایی ات چشمهای گربه نشسته است . تو دیگر بوی لیلا نمی دهی ، آری .تنها وقتی خواب هستی ، می بینم که چه وحشیانه معصومی !حالا دیگر گربه ای مرا نگاه می...
افراد بهتر کار می کنند وقتی که بدانند هدف چیست و چرا. مهم است که افراد صبح ها برای سر کار آمدن اشتیاق داشته باشند و از کار کردن لذت ببرند....
نقطه شروع تمام موفقیت ها، اشتیاق است....
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنویآهنگ اشتیاق دلی درد مند راشاید که بیش از این نپسندی به کار عشقآزار این رمیده ی سر در کمند رابگذار سر به سینه ی من تا بگویمتاندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاستبگذار تا بگویمت این مرغ خسته جانعمریست در هوای تو از آشیان جداست...
شش هفت ساله به نظر می رسد، کمی تپل با موهای چتری و چشم های سیاه. پاها را به زمین می کوبد و اشک می ریزد که من مادر ندارم. پدرش دست روی سرش می کشد و چیزی زیر گوشش زمزمه می کند، پسر پشت دست را روی مژه های خیس اش می کشد. از کنارشان رد می شوم و با خودم فکر می کنم آن وعده پدر تا کی پسرک را آرام نگه می دارد؟ کی دوباره یادش می افتد که مادر ندارد؟مادرش همسن و سال من است، از دوستان زمان مدرسه. تلفن زده حال و احوال، از دخترش می گوید، می خندد که اهل بیت...
دخترانه بودنت را دوست دارماینکه می توانمموهای بلندت راتار به تاربا لذت ببافمو میان هر گره اشهزاران بار دل ببازماینکه می توانماز لاک ناخن هایتبرای رنگ گل ها استفاده کنمو از ظرافت اندامت بردارمتا بال برای پروانه ها بسازمدخترانه بودنت را دوست دارموقتی نگاه مخملیتجایی برای شکفتن آرزوهاستو صدای نازکتراهی برای به لکنت انداختن قلب هادخترکهر لحظه لبخند تو رادر باغچه دلم کاشته امتا عاشقانه ترین سیب های دلممنتظر گا...
کاش در سکوتِ تو...همانقدر دوستت دارم باشد...که در اشتیاقِ من...! ️️️...
وقتی درباره کاری که می کنی اشتیاق داشته باشی، انرژی مثبت را احساس می کنی. به همین سادگی!...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من...
موفقیت یعنی حرکت از شکستی به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق....
بگذار به تمام زبان هایی . . .که می دانی و نمی دانی . . .بگویم تو را دوست دارم . . .بگذار لغت نامه را زیر و رو کنم . . .تا واژه ای بیایم . . .هم اندازه ی اشتیاقم به تو...........
با اشتیاق زندگی کن!...
باید راجع به کاری که می خواهی انجام دهی پر اشتیاق باشی....
حضورتاشتیاق بیداری هر صبح من است با بوسه هایت صبحم را بخیر کن......
می خواهم با تو باشمبا تو سفر کنمبا تو بخوابم وبا تو بیدار شوممی خواهم گونه هایم جایگاهِ بوسه های داغِ تو باشد ،تمام اشتیاقم برای تو و آغوشِ تو ، حریمِ مقدس دلدادگی ام .قول بده خانه مان رو به آفتاب باشدچون فکر می کنم در خانه هایِ رو به آفتاب ؛آدم ها خوشبخت ترند .....
با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مردید بر شما اشک بریزند و اگر زنده ماندید با اشتیاق به سوی شما آیند ......
عزیز منچرا این روزها اهلی ما نمی شوند ؟و باد مثل یک حاکم دیوانهتازیانه می زندتازیانه می زندهرچند اشتیاق ام به توهمیشگی دست در دست استو لب به لب دوست داشتنم به وقت توو کبوتر سفیدی امکه به سفیدی دست های تو آموزمو شال گردنی نارنجی اتدوست داشتن امبه دور گردنت......
چطور میشود به یک پروانه تبدیل شد ؟باید آنقدر آرزو و اشتیاق پرواز داشته باشی که دیگر دلت نخواهد کرم باقی بمانی...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل مندل من می داند و من دانم و دل داند و من...!...
♡حضورتاشتیاق بیداری هر صبح من است با بوسه هایت صبحم را بخیر کن .....
اشتیاقی نیست خندیدن در این دنیا مگردستی از غیب آید و بر لب بیارد خنده را...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل مندل من داند و من دانم و دل داند و منخاک من گل شود و گل شکفد از گل منتا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من️️️...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من خاک من گل شود و گل شکفد از گل من تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من️️️...
جانانِ من!نمیدانی صدایَتچه بوسیدنی می شود،وقتی با اشتیاق،صبح بخیرهایت رانثارم میکنی وصبحم را به زیباترینشکلِ ممکن بخیر می کنی......
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآاشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ...
وقتی انسان آموخت،آن هم نه فقط بر روی کاغذ،که چگونه با رنج هایش تنها بماند و چگونه بر اشتیاقش به گریز چیره شود، آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد...
عشق و اشتیاق، بالهای پرنده بلندپرواز خلاقیت است....
تو اشتیاق منیبرای صبح شدن که تو را ببوسمو صبحم بخیر شود...
واحد اندازه گیری متر نیست اشتیاق است مشتاق که باشی حتی یک قدم هم فاصله ای دور است...
انسان، بیشتر دلباخته ی اشتیاق خویش است تا آنچه اشتیاقش را برانگیخته است....
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل مندل من داند و من دانم و دل داند و منخاک من گل شود و گل شکفد از گل منتا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من...
باز می آید صدای مدرسه بانگ شادی هوی و های مدرسه مرغ دل پر می زند از اشتیاق در هوای با صفای مدرسه...