همچون دالانی بلند تنها بودم. پرندگان از من رفته بودند. شب با هجوم بی مروت اش سخت تسخیرم کرده بود. خواستم زنده بمانم و فکر کردن به تو، تنها سلاحم بود تنها کمانم تنها سنگم