متن تسخیر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تسخیر
تسخیرم می کند
شبی که یک لحظه
بدون یادت چشم بگذارم
پلک هایم سنگین
همچون هوایی که در ریه هایم در حال عبورند
شبی تلخ و سرشار از کابوس
بی گمان خاطره ات
مرهم این آشفته حالی است
وقتی که یاد تو را
در آغوش می گیرم
مجید رفیع زاد
بیا از این جاده های بهاری گذر کنیم
دستهایم را بگیر ...
و دوستت دارم های نامحدود را
تا انتهای جاده ابدیت ورد زبانت کن
بیا از این جاده های بهاری گذر کنیم
دستهایم را بگیر ...
و شکوفه های رنگارنگ را
به مهمانی قلبم دعوت کن و تسخیر کن...
تو اتفاق ناب من در هر صبحی
صبح من با تو و لبخندت صبح می شود و چشمانت که جسم و روحم را تسخیر می کند .