نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ولی بسیار مشتاقم که ازخاک گلویم سوتکی سازد گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش که او یکریز و پی درپی دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفتگان آشفته و آشفته تر سازد...