سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
سپیده اسدی باتخلصمهربانعشق چشمان تورا در من مسخر می کند آنچنان که بیت هایم را منور می کند آنچنان که حال من خوب است اما بیش از این حال خوبم را هزاران بار بهتر می کند طعم لبهایت جهنم دارد اما با بهشت مست و بی پروا مرا یک جور دیگر می کند کافرم کردی به دوش خود مبر روح مرادین و ایمان برده با کفر لبت سر می کند باد پاییز است فکرت که در این اردیبهشت دشتهای لاله را یکباره پر پر می کند روز رستاخیز می دانم نگاه خیره ات ...
از بس که چشیدم لب همچون شکرت رااز طعم لبت، مرض قند گرفتم.......
از طعمِ لبت شرکت مینو گله مند استچون نرخ شکر هم به لب و بوس تو بند است...