دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
جای توفیری نبودآنچه غم دارد جهان بر شانه ما می دهدحق ما را این ستم کی بوده! اما می دهدنوبت هر کس به هر اندازه باشد بی گماندر تب و تاب زمان پنهان و پیدا می دهداین یکی را می سپارد دست گرداب بلاآن یکی را زورق و نقش چلیپا می دهدزیر پلک آرزو با لحظه های انتظارآه شبنم می ترواد شور دریا می دهدسینه تنگی می کند قلب پریشان را ولیبقجه دلدادگی را گوشه ای جا می دهدغرق تردیدم که دست کیمیای سرنوشت -هر کسی را آنچه قسمت بوده آی...