متن فاطمه نجاری
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات فاطمه نجاری
دارم نگات می کنم ، چشمات داره می درخشه دوست داشتنی شدی الان دلم می خواد دستت روبگیرم وپرواز کنم تا بی نهایت اون جایی که فقط ستاره ها چشمک می زنند
دلم نمی خواد ماه تورو ببینه
خیلی حسوده
یادته رفته بودیم گندم زار ؟
نسیم باموهات بازی می...
کنارباغچه نشست وخیره شد به حیاط خلوت
یاد اون شب افتاد
مهمونی که برای تولد سامیار گرفته بودیم اشک می ریختیم ،اشک شوق
بیماری ناشناخته ای افتاده به جونش
طناب دلم رو گره زدم
به پنجره فولاد آقا
سامیارم برای تولدش میره مشهد
می دونم دستش رو خالی نمی ذاره...
در حال بارگذاری...