پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
تو این دنیای شلوغ همش حواسم پی تو بود بعد دیدنِ چشمانتدگر هیچ چیزِ این دنیاجذاب نبود .....
بوس از تو جان از من؛داد و ستد از این خوش تر؟...
تومیخندی و تمدید میشوی در دلمو من مصمم تر میشومبرای داشتنت...
میان حجمه سنگین خرافات و پلیدی های این دنیا؛تو نخراش حسِ زیبایت را..همانا تو حس زیبایی،که امید میدهی مرا برای یک زندگی ناب.......
لبت را به شانه ام بچسبان ومهر و موم کن تنم را ..میخواهم که در انحصار خودت باشم جانا.....