شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
عاشق کسی باش که بند پول وقیافت نباشه ........عاشق خودت باشه ......جوادکاظمی نیک...
از کف بینی ز بخت خود پرسیدم او گفت سیاه بختی و خندیدم گفتم کف دست را ندیدی که هنوز گفت آره!، ولی قیافه ات را دیدم!!...
قیافه من«مستقیم». تاکسی ایستاد. وقتی میخواستم سوار شوم، راننده چشمش به چشمم افتاد و گفت: «برو پایین».پرسیدم: «چرا؟»راننده گفت: «جایی نمیرم... برو پایین». گفتم: «مستقیم نمیرید؟». راننده گفت: «میرم ولی تورو نمیخوام ببرم». پرسیدم: «چرا؟» گفت :«از قیافت خوشم نمییاد، دوست ندارم ببرمت» و گاز داد و رفت. این هفته من نمیتوانم چیزی برای این ستون بنویسم، چون تاکسی سوار نشدم....