چند پنجره از این همه شهر خاموش می شود با ترس این احتمال همیشگی « مُردن چقدر درد دارد؟ » چراغ چند خانه تا صبح می سوزد با زخم این سوال : « مُردن چقدر خرج دارد؟ »