مشروط به چشمانِ تو این ترم قبولم دانشکده ی عشق و هنر، خانه ات آباد
ای که بردی جزوه ام را اشتباهی، پس بده جز فراموشی ندارم من گناهی، پس بده روسیه گردم بدون جزوه من در امتحان از برای من مخواهی روسیاهی، پس بده روز وشب چشمم براه جزوه می باشد، بیا گر تو هم داری چو من چشمی براهی، پس بده صد کلاه...
می شود از فکر من چند ساعتی بیرون روی ؟ درس دارم بخدا این ترم مشروط می شوم ...
روز دانشجو بر “سرکاران” امروز و “بیکاران” فردا مبارک باد مشروط چشمانت منم، روزت مبارک نازنین !